لغتنامه دهخدا
ابوسعید. [ اَ س َ ] (اِخ ) آق سنقربن عبداﷲ ملقب به قسیم الدوله و معروف به حاجب جدّ خاندان اتابکان موصل پدر عمادالدین زنگی بن آق سنقر مملوک سلطان ملک شاه بن الب ارسلان سلجوقی . آنگاه که تتش تاج الدولةبن الب ارسلان سلجوقی بر شهر حلب مستولی گشت آق سنقر را که مملوک برادر او بود د