لغتنامه دهخدا
ساقطة. [ ق ِ طَ ] (ع ص ) تأنیث ساقط. ج ، ساقطات و سواقط. رجوع به ساقط شود. || سخن در این مثل : لکل ساقطة لاقطة؛ یعنی هر سخن را که از دهان بر آید شنونده ای است که میشنود و شایع میکند. (منتهی الارب ). ای لکل نادرة من الکلام من یحملها و یدیعها و التاء فی لاقطة اما مبالغة و اما