لوکک کاللغتنامه دهخدالوکک کال . [ ک َ ] (سانسکریت ، اِ) تاریخ الجماعة. رجوع به ماللهند بیرونی ص 207 و 229 شود.
لکوکلغتنامه دهخدالکوک . [ ل ُ ] (اِ) ج ِ لک که معرب و مفرس لکهه است و آن (یعنی لک ) به هندی نام عدد صدهزار است . (غیاث ).
لکاکلغتنامه دهخدالکاک . [ ل ِ] (ع اِ) انبوهی . || (ص ) شتر ماده ٔ سخت گوشت . ج ، لک ، لِکاک (علی لفظ الواحد). (منتهی الارب ).