لغتنامه دهخدا
بالان . (نف ) نموکننده .(انجمن آرای ناصری ). بالنده . (آنندراج ). که در حال بالیدن بود. (از فرهنگ رشیدی ). نامی . نامیه . (یادداشت مؤلف ). بالاشونده . (فرهنگ لغات شاهنامه ). بلندشونده . (ناظم الاطباء) (فرهنگ نظام ). مترعرع : سرو بالان شمایم سر بال