لغتنامه دهخدا
غالب . [ ل ِ ] (ع ص ) نعت فاعلی از غلبه . غلبه کننده . چیره . قاهر. پیروز. زبردست . توانا. خداوند دست . ظاهر. فایق . فیروز. سرآمده . (آنندراج ). پیش آمده . (آنندراج ) : به پیش دل ما همه روشن است که بر آن همه غالب این یک تن است . <p class="a