منبنلغتنامه دهخدامنبن . [م ُ ن َب ْ ب َ ] (ع ص ) عنقود منبن ؛ خوشه ٔ انگور که بعض بر آن خورده باشد. (منتهی الارب ). خوشه ٔ انگوری که بعضی از دانه های آن را خورده باشند. (ناظم الاطباء).
منبعگانresource poolواژههای مصوب فرهنگستانمجموعهای از منابع دسترسپذیر برای پروژه که در بالاترین سطح در ساختار ریز منابع قرار دارند