خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
منتمی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
منتمی
/montami/
معنی
۱. آنکه خود را به کسی یا چیزی نسبت بدهد.
۲. بازی که از جایی به جای دیگر بپرد.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
منتمی
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت) [عربی] [قدیمی] montami ۱. آنکه خود را به کسی یا چیزی نسبت بدهد.۲. بازی که از جایی به جای دیگر بپرد.
-
منتمی
لغتنامه دهخدا
منتمی . [ م ُ ت َ ] (ع ص ) نسبت کننده با کسی و منسوب شونده . (آنندراج ) (از منتهی الارب ).منسوب شده به کسی . (ناظم الاطباء). آنکه خود را به کسی یا چیزی نسبت کند : بل که بسیار ملتجیان و منتمیان به هرحال از ایشان برگشتند. (عتبةالکتبة).از حوادث ایام در ...
-
منتمی
فرهنگ فارسی معین
(مُ تَ) [ ع . ] (اِفا.) کسی که خود را به کسی یا چیزی ، نسبت کند.