مکانیکلغتنامه دهخدامکانیک . [ م ِ ] (فرانسوی ، اِ) شاخه ای از علم فیزیک است که خواص اجسام مادی را در برابر اثر نیرو مطالعه می کند. (فرهنگ اصطلاحات علمی ). علم حیل . منجانیقون . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). علم حرکات و شناسایی توازن و تعادل بین نیروها و به کار بردن قوانین آنها. (فرهنگ فارسی معین
مکانیکفرهنگ فارسی عمید۱. (فیزیک) شاخهای در علم فیزیک که به بررسی نیروهای مختلف و تاثیر آنها بر اجسام میپردازد.۲. (اسم، صفت) کسی که کارش تعمیر ماشینآلات است؛ مکانیسین.
مقانکلغتنامه دهخدامقانک . [ م ُ ن َ ] (اِخ ) دهی از دهستان طلام پائین که در بخش سیردان شهرستان زنجان واقع است و 464 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 2).
مکانیک شارههاfluid mechanicsواژههای مصوب فرهنگستانعلم بررسی شارههای ساکن و در حال حرکت متـ . مکانیک سیالات
شارش برشیshear flow, shear layerواژههای مصوب فرهنگستان1. در مکانیک سیالات، شارشی که در آن تنش برشی وجود دارد 2. در مکانیک جامدات، حاصلضرب تنش برشی در کوچکترین بعد سطحمقطع یک عضو جدارنازک
مکانیکلغتنامه دهخدامکانیک . [ م ِ ] (فرانسوی ، اِ) شاخه ای از علم فیزیک است که خواص اجسام مادی را در برابر اثر نیرو مطالعه می کند. (فرهنگ اصطلاحات علمی ). علم حیل . منجانیقون . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). علم حرکات و شناسایی توازن و تعادل بین نیروها و به کار بردن قوانین آنها. (فرهنگ فارسی معین
مکانیکفرهنگ فارسی عمید۱. (فیزیک) شاخهای در علم فیزیک که به بررسی نیروهای مختلف و تاثیر آنها بر اجسام میپردازد.۲. (اسم، صفت) کسی که کارش تعمیر ماشینآلات است؛ مکانیسین.
مکانیکدیکشنری فارسی به انگلیسیengineer, fitter, machinist, mechanic, mechanics, repairman, serviceman
مکانیکفرهنگ فارسی معین(مِ) [ فر. ] (اِ.) 1 - شاخه ای از علم فیزیک که موضوع آن بررسی انرژی و نیرو و تأثیر آن ها بر اجسام است . 2 - ماشینی .
مکانیکلغتنامه دهخدامکانیک . [ م ِ ] (فرانسوی ، اِ) شاخه ای از علم فیزیک است که خواص اجسام مادی را در برابر اثر نیرو مطالعه می کند. (فرهنگ اصطلاحات علمی ). علم حیل . منجانیقون . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). علم حرکات و شناسایی توازن و تعادل بین نیروها و به کار بردن قوانین آنها. (فرهنگ فارسی معین
مکانیکفرهنگ فارسی عمید۱. (فیزیک) شاخهای در علم فیزیک که به بررسی نیروهای مختلف و تاثیر آنها بر اجسام میپردازد.۲. (اسم، صفت) کسی که کارش تعمیر ماشینآلات است؛ مکانیسین.
زیستمکانیکbiomechanicsواژههای مصوب فرهنگستانحوزهای علمی که برای توصیف حرکت اجزای بدن و نیروهایی که بر روی این اندامها عمل میکنند از قوانین فیزیک و مفاهیم مهندسی بهره میگیرد