خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ناخرسند پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
ناخرسند
/nāxorsand/
معنی
۱. ناراضی.
۲. [قدیمی] آنکه قانع نباشد.
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
۱. ناخشنود، ناراضی
۲. نادلخوش، ناشاد، ناشادمان ≠ خرسند
دیکشنری
discontented, dissatisfied, sick
-
جستوجوی دقیق
-
ناخرسند
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) nāxorsand ۱. ناراضی.۲. [قدیمی] آنکه قانع نباشد.
-
ناخرسند
واژگان مترادف و متضاد
۱. ناخشنود، ناراضی ۲. نادلخوش، ناشاد، ناشادمان ≠ خرسند
-
ناخرسند
لغتنامه دهخدا
ناخرسند. [ خ ُ س َ ] (ص مرکب ) غیرقانع. ناراضی . ناخشنود. که خرسند نیست . که قناعت ندارد. مقابل خرسند. رجوع به خرسند شود : آنکه بسیار یافت ناخشنودو آنکه اندک ربود ناخرسند.مسعودسعد.
-
ناخرسند
دیکشنری فارسی به انگلیسی
discontented, dissatisfied, sick
-
واژههای مشابه
-
ناخرسند کردن
دیکشنری فارسی به انگلیسی
discontent, dissatisfy
-
جستوجو در متن
-
ناراضی
واژگان مترادف و متضاد
رنجیده، ناخرسند، ناخشنود، نارضا ≠ راضی
-
dissatisfies
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ناراضی است، ناراضی کردن، ناخرسند کردن، ناخشنود کردن، رنجانیدن
-
ناخرم
واژگان مترادف و متضاد
اندوهگین، غمگین، ناخرسند، ناخشنود، ناشاد ≠ خرم
-
ناخشنود
واژگان مترادف و متضاد
اندوهگین، ناخرسند، ناخوشدل، ناراضی، نامراد ≠ خشنود
-
dissatisfactory
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ناراضی، ناپسندیده، مایه عدمرضایت، ناخرسند کننده
-
ناخشنود
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) nāxošnud ناراضی: ◻︎ آنکه بسیار یافت ناخشنود / وآنکه اندک ربود ناخرسند (مسعودسعد: ۴۸۴).
-
خرسند
واژگان مترادف و متضاد
۱. بشاش، خشنود، خوش، شاد، راضی، شاکر، شادمان، محظوظ، مشعوف ≠ ناخرسند ۲. قانع ≠ ناخشنود
-
خشنود
واژگان مترادف و متضاد
بشاش، خرسند، خرم، خوش، خوشحال، خوشدل، راضی، سیر، شاد، قانع، مسرور ≠ غمگین، ناخرسند، ناخشنود