لغتنامه دهخدا
زاد و بود. [ دُ ] (ترکیب عطفی ، مص مرکب ) کنایه از هست و نیست و تمام سرمایه و اسباب و سامان باشد. (برهان قاطع). کنایه از هست و بود و تمام سرمایه . (آنندراج ). || مولد و مسکن . (آنندراج ) (انجمن آرای ناصری ) : بشهر کسان گرچه بسیار بوددل از خانه