لغتنامه دهخدا
ناساز. (ص مرکب ) از: نا (نفی ، سلب ) + ساز (ساختن ). کردی : ناساز، ناز . (خشن . زمخت ). بی تناسب . نامتناسب . (حاشیه ٔ برهان قاطع چ معین ). ناموزون . ناهموار. بی اندام . نتراشیده و نخراشیده : هرچه هست از قامت ناساز بی اندام ماست ورنه تشریف تو ب