نمابرگهcamera card, shot list, shot sheet, crib cardواژههای مصوب فرهنگستانبرگهای شامل فهرست نماهای صحنه که راهنمای تصویربردار است
فاکسفرهنگ فارسی معین[ انگ . ] (اِ.) = فَکس : دستگاهی برای مخابرة تصویر نامه و اسناد و آن چه روی کاغذ آمده باشد، دورنگار (فره ) ، دورنویس ، نمابر ، پست تصویری .
نمابرگهcamera card, shot list, shot sheet, crib cardواژههای مصوب فرهنگستانبرگهای شامل فهرست نماهای صحنه که راهنمای تصویربردار است