نگینچهرهفرهنگ نامها(تلفظ: negin čehre) (به مجاز) ویژگی آن که چهره اش چون نگین ، زیبا و قشنگ است ؛ (به مجاز) زیبا روی و ارزشمند .
آرایۀ ژنگانیgenome arrayواژههای مصوب فرهنگستانکل ژنگان موجود زنده که بهصورت قطعات جداازهم و منظم بر روی یک بستر در کنار یکدیگر قرار میگیرند متـ . تراشۀ ژنگانی genome chip
آره نانلغتنامه دهخداآره نان . [ رَ ] (اِخ ) نام محلی کنار راه سنندج و مریوان ، میان سنندج و گردنه ٔ آریز در 13000 گزی سنندج .
نان پارهلغتنامه دهخدانان پاره . [ رَ / رِ ](اِ مرکب ) قطعه ای از نان . قطعه ٔ نان . لبی نان . تکه ٔنان . کسره : هرکه همت او برای طعمه است درزمره ٔ بهایم معدود گردد چون سگی گرسنه که به استخوانی شاد شود و به نان پاره ای خشنود. (کلیله و دمنه
نان پارهفرهنگ فارسی عمید۱. پارۀ نان؛ تکهای از نان.۲. [مجاز] جیره؛ مستمری.۳. [مجاز] زمینی که به کسی بدهند که از درآمد آن امرار معاش کند.