جریان اقیانوسیocean currentواژههای مصوب فرهنگستانحرکت آب اقیانوسها به شکل یک چرخۀ منظم طبیعی یا بهصورت جریانی پیوسته در امتداد مسیری معین
پوشنکومهای یاختهبستهclosed-cell stratocumulusواژههای مصوب فرهنگستانتصویر ماهوارهای اَبر پوشنکومهای اقیانوسی در شرایط وارونگی
پوشن مشبک چاهwell screenواژههای مصوب فرهنگستانبخشی از پوشن چاه که برای ورود آب، آن را مشبک یا شکافدار میکنند
کاورفرهنگ فارسی معین(وِ) [ انگ . ] (اِ.) پوشش چیزی مثل کتاب یا لباس که معمولاً مانع دیده شدن شکل اصلی آن نمی شود، پوشن (فره ) .
پوشَنcover 2واژههای مصوب فرهنگستانپوشش محافظ برای اشیایی مانند لباس و کتاب * معادل "پوشن" از ترکیب "پوش" و "ـَ ن" (پسوند اسم ابزارساز) ساخته شده است.
تلسکوپ بالونبُردballoon-borne telescopeواژههای مصوب فرهنگستانتلسکوپی که برای کاهش تلاطم جوّی و رصد بهتر اجرام نجومی، آن را بهوسیلۀ بالون به ارتفاعات بالای جوّ میفرستند متـ . تلسکوپ پوشنسپهری stratosphere telescope, stratoscope