یریحالغتنامه دهخدایریحا. [ ی ِ ] (اِخ ) نام محلی نزدیک بیت المقدس . (یادداشت مؤلف ). در معجم البلدان اریحا آمده و وجه تسمیه ٔ آن نسبت به اریحابن مالک بن ارفخشدبن سام بن نوح ذکر شده . و رجوع به یریحو و اریحا شود.
راه چوبکِشیskidding road, skid roadواژههای مصوب فرهنگستانگذرگاهی که در آن عملیات راهسازی انجام شده است و مسیر چوبکِشی را به انبارگاه متصل میکند
تایر راهسازیoff-the-road tyre, off-the-road, OTRواژههای مصوب فرهنگستانتایر خودروهای مخصوص عملیات راهسازی و ساختمانی و معدنی
رهنگاشت 1road mapواژههای مصوب فرهنگستاننگاشت حاصل از شناسایی و ارزیابی تحولات آینده که حرکت بهسوی اهداف موردنظر را در اختیار تصمیمسازان قرار میدهد
راه کمتردد،راه کمشدآمدlightly trafficked roadواژههای مصوب فرهنگستانراهی که حجم تردد متوسط روزانة آن در سال کمتر از 15000 وسیلة نقلیه باشد
یریحولغتنامه دهخدایریحو. [ ی ِ ] (اِخ ) ایریحو. یریحا. نام محلی نزدیک بیت المقدس : یکی مرد فرود آمد از اورشلیم تا یریحو. (ترجمه ٔ دیاتسارون ص 224).