عکرودلغتنامه دهخداعکرود. [ ع ُ ] (ع ص ) غلام عکرود؛ کودک فربه تندار، یا نزدیک بلوغ رسیده . (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). رعکرد. و رجوع به عکرد شود.
اخروتلغتنامه دهخدااخروت .[ اُ ] (اِخ ) مخلافی است در یمن . (معجم البلدان ). و اجروت هم مخلافی دیگر است هم بدانجا. (مراصدالاطلاع ).