بیغوشلغتنامه دهخدابیغوش . [ ب َ / ب ِ ] (ترکی ، اِ) بوم . جغد. (یادداشت مؤلف ). بایغوش . بایقوش . کوف . بوف . فاطمه خانم (در تداول عامه ).- مثل بیغوش ؛ تنها.منزوی . (یادداشت بخط مؤلف ).
آغ بوغوشلغتنامه دهخداآغ بوغوش . [ ب ُ غُش ْ ] (اِخ ) نام محلی کنار راه سراب به اردبیل میان ساری قیه و مجمیر در 161300 گزی تبریز.