determiningدیکشنری انگلیسی به فارسیتعیین کردن، مشخص کردن، معین کردن، تصمیم گرفتن، معلوم کردن، حکم دادن، محدود کردن
مرحلۀ تعیینکنندۀ سرعتrate-determining step, rate-limiting stepواژههای مصوب فرهنگستانکُندترین مرحله در سازوکار یک واکنش که سرعت کلی واکنش را تعیین میکند