مورد مصرفindicationواژههای مصوب فرهنگستاننشانه یا علامت یا بیماری یا عارضه یا وضعیتی که دارو را برای درمان آن تجویز میکنند متـ . موارد مصرف
مسیرنماییroute indicationواژههای مصوب فرهنگستاننشان دادن مسیر تنظیمشدۀ حرکت قطار با نشانگر الکتریکی
vindicatingدیکشنری انگلیسی به فارسیبازجویی، دفاع کردن از، حمایت کردن از، پشتیبانی کردن از، محقق کردن، اثبات بیگناهی کردن، توجیه کردن