ابزاریinstrumentalواژههای مصوب فرهنگستاناز حالتهای معنایی گروه اسمی که بر وسیلۀ انجام عمل دلالت دارد
تجزیۀ دستگاهیinstrumental analysisواژههای مصوب فرهنگستاناندازهگیری یک جزء سازنده یا آشکارسازی یک واکنش کمّی یا تغییر در خواص یک سامانه با استفاده از سنجافزار
رفتار ابزاریinstrumental behaviourواژههای مصوب فرهنگستانرفتاری که از طریق تقویت ایجابی یا سلبی پاسخهای هدف، آموخته یا فراخوانده میشود
زلزلهشناسی سنجافزاریinstrumental seismologyواژههای مصوب فرهنگستانمطالعۀ زمینلرزهها با استفاده از لرزهنگاشتها
ابزاریinstrumentalواژههای مصوب فرهنگستاناز حالتهای معنایی گروه اسمی که بر وسیلۀ انجام عمل دلالت دارد
ابزاریinstrumentalواژههای مصوب فرهنگستاناز حالتهای معنایی گروه اسمی که بر وسیلۀ انجام عمل دلالت دارد