چماقیلغتنامه دهخداچماقی . [ چ ُ ] (اِخ ) دهی از دهستان میان آباد بخش اسفراین شهرستان بجنورد که در 26 هزارگزی شمال باختری اسفراین و 2 هزارگزی جنوب راه مالرو عمومی حصار به سنخواست واقع است . جلگه و معتدل است . و <span class="hl"
چمکیلغتنامه دهخداچمکی . [ چ َم َ ] (اِخ ) دهی از دهستان نازلو بخش حومه ٔ شهرستان ارومیه که در 19 هزارگزی شمال خاوری ارومیه و 7 هزارگزی خاور راه شوسه ٔ ارومیه به شاهپور واقع است . جلگه و معتدل است و
مکویهلغتنامه دهخدامکویه . [ م َ ی ِ ] (اِخ ) دهی از دهستان خنج است که در بخش مرکزی شهرستان لار واقع است و 592 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7). و رجوع به مکو شود.
مآقیلغتنامه دهخدامآقی . [ م َ ] (ع اِ) ج ِ مأقی . (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد). گوشه های چشم از سوی بینی . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا) : و اذا اکتحل به ... وافقت خشونة العین و تأکل المآقی . (ابن البیطار، یادداشت ایضاً).