عمل، عمل جراحی، بهره برداری، عملکرد، اداره، ساخت، گردش، گرداندن
عملیات کامپیوتر
عملیات شیودکار
عملیات انفیلتراسیون
عملیات اطلاعاتی
عملیات موازی، عمل موازی، عملکرد موازی
operation
function, operation
co-operation, cooperation
action, activity, function, operation, working
act, action, deed, function, operation, practice
عملیات
عملیاتی، قابل استفاده، موثر، دایر، وابسته به عمل
آسیب عملیاتی
کد عملیاتی، رمزالعمل
عملیاتی
عملیات کنترل شورش
شبیه سازی عملیات نظامی
تکمیل
عملیات در زمان واقعی