چپقی شمعspark plug cap, spark plug connector, plug lead connector, plug capواژههای مصوب فرهنگستانقطعهای که سیم شمع را به شمع اتصال میدهد
نوآوری هزینهکاهcost innovationواژههای مصوب فرهنگستاننوعی نوآوری که از طریق تغییر در فرایند تولید، جایگزین ارزانقیمتی برای محصول مشابه ارائه میدهد
کد قفلگشای شخصیpersonal unblocking key code, PUK codeواژههای مصوب فرهنگستانکدی که پس از سه بار ورود اشتباه شناسه، قادر به رفع مسدودیت از گوشی تلفن همراه است
قوطی کلیددارkey-opening can, Packer's canواژههای مصوب فرهنگستاننوعی قوطی کنسرو که با استفاده از کلید مخصوصی که بر روی آن است باز میشود
quadدیکشنری انگلیسی به فارسیچهارم، چهار گانه، چهار گوش، چهار قلو، قطعه سربی، سیم چهار لای بهم پیچیده عایق، زندانی کردن، در زندان افکندن
squatدیکشنری انگلیسی به فارسیچرت زدن، محل چمباتمه زنی، چمباتمه زدن، چمباتمه نشستن، قوز کردن، چندک زدن، چنباتمه زدن، چاق و خپل