جنگل بارانیrain forestواژههای مصوب فرهنگستانجنگلی واقع در بعضی از مناطق گرمسیری یا معتدله که میزان بارندگی آن زیاد یعنی بیش از 2000 میلیمتر در سال است و رستنیهای زیراشکوب آن به سبب کمبود نور خورشید بسیار محدود است
اتومبیلرانی سرعتmotor racing, auto racing, automobile racing, car racingواژههای مصوب فرهنگستانمسابقۀ سرعتی برای خودروهای تقویتشده در مسیری ویژه یا ازپیشمشخصشده
بُرقوزنیreamواژههای مصوب فرهنگستانتمیز کردن سطح آسیبدیده یا سوراخشده پیش از تعمیر کردن یا پنچرگیری
باران آتشفشانیvolcanic rainواژههای مصوب فرهنگستانبارانی که پس از فوران آتشفشان براثر میعان بخارهای همراه فوران میبارد متـ . باران فورانی eruption rain
جنگل بارانی حارّهایtropical rain forestواژههای مصوب فرهنگستاننوعی جنگل بارانی که در مناطق حارّهای میروید
جنگل بارانی معتدلهtemperate rain forestواژههای مصوب فرهنگستاننوعی جنگل بارانی که در مناطق معتدله میروید
drainدیکشنری انگلیسی به فارسیزه کشی، ناو، زهکش فاضل آب، اب گذر، کشیدن، اب کشیدن از، زیر اب زدن، زه کشی کردن، زیر اب