معرفتشناسی اصلاحشدهreformed epistemologyواژههای مصوب فرهنگستانرویکردی در معرفتشناسی دینی که براساس آن باور به خداوند معقول است بیآنکه نیاز به شواهد و قرائن باشد
معرفتشناسی اصلاحشدهreformed epistemologyواژههای مصوب فرهنگستانرویکردی در معرفتشناسی دینی که براساس آن باور به خداوند معقول است بیآنکه نیاز به شواهد و قرائن باشد
preformedدیکشنری انگلیسی به فارسیپیش ساخته شده، قبلا بشکل در اوردن، قبلا تشکیل دادن، قبلا تصمیم گرفتن، قبلا شکل چیزی را معین کردن