securesدیکشنری انگلیسی به فارسیتضمین می کند، حفظ کردن، تامین کردن، ضامن دار کردن، محفوظ داشتن تامین کردن
خاکچال ایمنsecure landfillواژههای مصوب فرهنگستانخاکچالی برای دفن پسماند خطرناک که در مکان مناسب طراحی میشود تا از نفوذ مواد خطرناک به محیط تا حد ممکن کاسته شود
دلبستگی ایمنsecure attachmentواژههای مصوب فرهنگستاننوعی دلبستگی توأم با احساس امنیت در کودک که حتی در غیاب موقت والدین نیز همچنان پابرجاست