trashدیکشنری انگلیسی به فارسیزباله ها، نخاله، تفاله، اشغال، مهمل، خاکروبه، زوائد گیاان، جفنگ، بصورت اشغال در اوردن
هَرَسماندtrashواژههای مصوب فرهنگستانموادی زائد، معمولاً مواد آلی، از قبیل پسماندهای باغبانی و کشاورزی، که مواد غذایی را شامل نمیشود