لغتنامه دهخدا
اکذاب . [ اِ ] (ع مص ) دروغگوی یافتن کسی را. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). دروغزن یافتن . (المصادر زوزنی ). || بر دروغ برانگیختن . || آشکار کردن کذب کسی را. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). || آگاهی دادن شخص به اینکه آن