ترجمه مقاله

تکفل

takaffol

۱. کفایت‌ کردن.
۲. کفیل شدن؛ متعهّد شدن؛ به‌عهده گرفتن؛ عهده‌دار امری یا کاری شدن.

۱. تعهد، تقبل، ضمان
۲. کفالت، سرپرستی
۳. کفالت کردن، کفیل شدن، متعهد شدن، پایندانی کرن، بهعهدهگرفتن

ترجمه مقاله