مدارکلغتنامه دهخدامدارک . [ م َ رِ ] (ع اِ) ج ِ مدرک . رجوع به مَدَرک شود. || اسناد و اوراق رسمی یا معتبر. اسناد و اوراقی که در ادارات یا محاکم مورد لزوم و قبول باشد: مدارک ثبت نام ، مدارک تحصیلی ، مدارک ازدواج . || حواس پنجگانه . (فرهنگ فارسی معین ). || مآخذ. (یادداشت مؤلف ). منابع.- <sp
مدرکیتلغتنامه دهخدامدرکیت . [ م ُ رِ کی ی َ ] (ع مص جعلی ، اِمص ) ذهن و قوه ٔادراک و دریافت . (ناظم الاطباء). رجوع به مدرک شود.
منبع اطلاعاتیinformation source, information resourceواژههای مصوب فرهنگستانهر سازمان یا شخص یا مدرکی که اطلاعات از آن اخذ میشود
مدرکیتلغتنامه دهخدامدرکیت . [ م ُ رِ کی ی َ ] (ع مص جعلی ، اِمص ) ذهن و قوه ٔادراک و دریافت . (ناظم الاطباء). رجوع به مدرک شود.