لغتنامه دهخدا
ارهان . [ اِ ] (ع مص ) گرو کردن . (تاج المصادر بیهقی ) (منتهی الارب ). بگرو نهادن . (کنزاللغات ). || گرو بستن با کسی فرزند خود را: ارهن ولده به . (منتهی الارب ). || سلف دادن در چیزی . (تاج المصادر بیهقی ). بها پیش دادن . (منتهی الارب ). پیشی خواستن . (کنز اللغات ). || دایم شد