استرفاعلغتنامه دهخدااسترفاع . [ اِ ت ِ ] (ع مص ) برداشتن . || برداشتن خواستن . (منتهی الارب ). طلب برداشتن کردن . || استرفاع خوان ؛ سپری شدن آنچه بر خوان بود و وقت برداشتن آن رسیدن . (منتهی الارب ).
مسترفعلغتنامه دهخدامسترفع. [ م ُ ت َ ف ِ ] (ع ص ) نعت فاعلی از استرفاع . آنکه رفع و برداشتن چیزی خواهد از کسی . (منتهی الارب ). خواهنده ٔ بالابردن چیزی . (اقرب الموارد). رجوع به استرفاع شود.