انارةلغتنامه دهخداانارة. [ اِ رَ ] (ع مص ) روشن شدن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) (آنندراج ) (ترجمان علامه مهذب عادل بن علی ) : انارةالعقل مکسوف بطوع هوی و عقل عاصی الهوی یزداد تنویراً. ؟ || روشن کردن جای و جز آن
حنورةلغتنامه دهخداحنورة. [ ح ِن ْ ن َ رَ ] (ع اِ) کرمی است . (منتهی الارب ). یک نوع کرمی است . (ناظم الاطباء).
هنارةلغتنامه دهخداهنارة. [ هَِ رَ ] (ع مص ) به معنی انارة، مثل اراقة و هراقة. (منتهی الارب ). رجوع به انارة شود.
انگورهلغتنامه دهخداانگوره . [ اَ رَ / رِ ] (اِخ ) انگوریه (شهر) : ز انگوره کردند یاور طلب بیامد مدد نیزشان از حلب . نظام قاری (دیوان ص 186).و نیز رجوع به انگوره ای ش
انگوریهلغتنامه دهخداانگوریه . [اَ ری ی َ ] (اِخ ) یا انقره یا آنکورا (امروزه آنکارا گفته می شود) پایتخت فعلی ترکیه ، واقع در آناطولی مرکزی ، این شهر از زمان حتی ها (قومی قدیم که در هزاره ٔ دوم قبل از میلاد بر قسمت اعظم آسیای صغیر و سوریه فرمانروایی داشتند) اهمیت داشت . در دوره ٔ رومیها کرسی ایال
انورةلغتنامه دهخداانورة. [ اَ وِ رَ ] (ع اِ) ج ِ نار. (منتهی الارب ) (اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). رجوع به نار شود.
هنارةلغتنامه دهخداهنارة. [ هَِ رَ ] (ع مص ) به معنی انارة، مثل اراقة و هراقة. (منتهی الارب ). رجوع به انارة شود.