لغتنامه دهخدا
اخرم . [ اَ رَ ] (اِخ ) کوهی در دیار بنی سلیم که ببلاد ربیعةبن عامربن صعصعة پیوندد. کوهی است در چهارمیلی زمین نجد. || کوهی در طرف دهناء و در شعر کثیر بضم راء آمده است (در ثنای مسیب بن عَلس ):موازیة هَضب َالمصبح واتَّقَت ْجبال الحمی والاخشبین بأخرُم ِ.و هم او گوید