بتازگیلغتنامه دهخدابتازگی . [ ب ِزِ ] (ق مرکب ) در حال . از سر نو. (آنندراج ). جدیداً. بطور جدید. بطور تازه . مستحدثاً. (ناظم الاطباء).
واپاشی بتازاβ-decayواژههای مصوب فرهنگستانتبدیل پرتوزایی یک نوکلئید که در آن عدد اتمی به اندازۀ یک واحد کاهش یا افزایش یابد، اما عدد جِرمی تغییر نکند
واپاشی بتازای وارونinverse beta decayواژههای مصوب فرهنگستانفرایند برخورد یک نوترینو با یک نوترون که در آن پروتون و الکترون تولید میشود
نظریۀ واپاشی بتازای فِرمیFermi beta-decay theoryواژههای مصوب فرهنگستاناصلی که بنا بر آن واپاشی بتازا ناشی از برهمکنش جریان نوکلئونها و میدان نوترینوی الکترونی است
بتازهلغتنامه دهخدابتازه . [ ب ِ زَ / زِ ] (ق مرکب ) دیگربار. دگربار. بتازگی . (آنندراج ). از سر نو. مستحدثاً : بفروختم بغم دل از غم خریده رارفتم بتازه این ره صد ره بریده را. واله ٔ هروی .خطش بتازه ب