خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تدییم پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
تدییم
لغتنامه دهخدا
تدییم . [ ت َدْ ] (ع مص ) پیوسته شدن باران . (تاج المصادر بیهقی ) (زوزنی ). پیوسته باریدن آسمان . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). || پیوسته کردن عطا. (تاج المصادر بیهقی ) (زوزنی ).
-
جستوجو در متن
-
پیوسته کردن
لغتنامه دهخدا
پیوسته کردن . [ پ َ / پ ِ وَ ت َ / ت ِ ک َدَ ] (مص مرکب ) سَلْسَلة. (تاج المصادر بیهقی ). منسوب کردن . متصل کردن : اول خویشتن را پیوسته کرد به آل طاهربن حسین و او را ولایت هری دادند. (تاریخ سیستان ). || علی الدوام کردن . پیاپی کردن : امیر سبکتکین ......