تراویدهلغتنامه دهخداتراویده . [ ت َ دَ / دِ ] (ن مف / نف ) چکیده . تراوش کرده : جمةالسفینه ؛ جایی از کشتی که آب تراویده ٔ درزها در آن جمع شود. (منتهی الارب ).
آسیب کمرنگینرمیتراویدگیpale soft exudative defect, PSEواژههای مصوب فرهنگستانکاهش قابلیت نگهداری آب و کمرنگ شدن گوشت براثر اسیدی شدن و تولید لاکتیکاسید زیاد
طراعودیالغتنامه دهخداطراعودیا. [ ] (اِ)این صورت در اساس الاقتباس خواجه نصیر چ تهران آمده است و مصحف «طراغوذیا» است . رجوع به همین کلمه شود.
ضریب جداشدگیseparation factorواژههای مصوب فرهنگستاننسبت ترکیبدرصدهای A و B در محصول تراویده از غشا تقسیم بر نسبت ترکیبدرصدهای A و B در جریان باقیمانده بر روی غشا
آغاریدهلغتنامه دهخداآغاریده . [ دَ / دِ ] (ن مف / نف ) آغارده . خیسیده . خیسانیده . فژغرده . فرغارده . ترنهاده . آغشته . || زهیده . تراویده . ترابیده . || آغالیده .
نشت 1effusion 2واژههای مصوب فرهنگستان1. تراوش مایع از رگهای خونی یا لنفی به درون بافتها یا یک حفره 2. مایع تراویده از رگهای خونی یا لنفی به فضای میانبافتی یا به درون یک حفره