ثانویلغتنامه دهخداثانوی . [ ن َ وی ی ] (ع ص نسبی ) منسوب به ثانی . || دومی . دومین : عادت ، طبیعت ثانوی است .
ثانویدیکشنری فارسی به انگلیسیadjunct, alternative, backup, auxiliary, collateral, dependency, para-, second, secondary, side, subordinate
تانوچیلغتنامه دهخداتانوچی . (اِخ ) (برناردو) حقوق دان و از اعضاء دولت ایتالیا (1698-1783 م .). وزیر باکفایت و آزادی خواه پادشاه ناپل «فردیناند» چهارم بود.
هادروم ثانویلغتنامه دهخداهادروم ثانوی . [ رُ م ِ ن َ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) (اصطلاح گیاه شناسی ) مؤلف کتاب گیاه شناسی آرد: نام چوب ثانوی است که در ساقه ٔ قطر آن بیش از قطر آبکش ثانوی میباشد. بنابراین قسمت اعظم حجم ساقه را چوب ثانوی تشکیل میدهد. عناصر تشکیل دهنده ٔ آن آوندها، الیاف و پارانشیم چوبی
جوهر ثانویsecondary substanceواژههای مصوب فرهنگستانچیزی که وجودش وابسته به چیز دیگر نیست، ولی قابل حمل بر جوهرهای نخستین است
هادروم ثانویلغتنامه دهخداهادروم ثانوی . [ رُ م ِ ن َ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) (اصطلاح گیاه شناسی ) مؤلف کتاب گیاه شناسی آرد: نام چوب ثانوی است که در ساقه ٔ قطر آن بیش از قطر آبکش ثانوی میباشد. بنابراین قسمت اعظم حجم ساقه را چوب ثانوی تشکیل میدهد. عناصر تشکیل دهنده ٔ آن آوندها، الیاف و پارانشیم چوبی
هادروم ثانویلغتنامه دهخداهادروم ثانوی . [ رُ م ِ ن َ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) (اصطلاح گیاه شناسی ) مؤلف کتاب گیاه شناسی آرد: نام چوب ثانوی است که در ساقه ٔ قطر آن بیش از قطر آبکش ثانوی میباشد. بنابراین قسمت اعظم حجم ساقه را چوب ثانوی تشکیل میدهد. عناصر تشکیل دهنده ٔ آن آوندها، الیاف و پارانشیم چوبی
جوهر ثانویsecondary substanceواژههای مصوب فرهنگستانچیزی که وجودش وابسته به چیز دیگر نیست، ولی قابل حمل بر جوهرهای نخستین است