وافشار ثانویsecondary depressionواژههای مصوب فرهنگستانچرخندی که در نزدیکی چرخند اولیه یا همراه با آن تشکیل میشود متـ . چرخند ثانوی secondary cyclone کمفشار ثانوی secondary low
وافشار پسایهwake depressionواژههای مصوب فرهنگستان1. یک یا چند ناحیۀ کمفشار در سطح زمین یا میانکمفشار در پشت خط تندوزه 2. در دینامیک شارهها، ناحیۀ کمفشار در جریانسوی جسمی که در درون شارش قرار دارد متـ . کمفشار پسایه wake low
وافشار کوهساریorographic depressionواژههای مصوب فرهنگستانناوهای فشاری که در هنگام وزش باد شدید در بادپناه رشتهکوه تشکیل میشود متـ . ناوۀ دینامیکی dynamic trough ناوۀ بادپناه lee trough
گلوافشارلغتنامه دهخداگلوافشار. [ گ ُ / گ َ اَ ] (نف مرکب ) نعت فاعلی از گلو افشاردن . || (حامص مرکب ) ازگلو افتادن . خفه کردن . کشتن بی ذبح : المخنقة؛ گوسفندی که به گلوافشار کشته شود. (دهار) (مهذب الاسماء).