لغتنامه دهخدا
حسنی . [ ح ُ نا ] (ع ص ) تأنیث احسن . (غیاث ). زن نیکو. زن نیک تر. مقابل سَوئی ̍. فرق میان آن با حسن و حسنة این است که حسن در جوانان اعیان گویند چنانکه حسنه آنگاه که وصف باشد و اگر اسم بود در جوانان متعارف و حسنی تنها در جوانان گفته میشود نه در اعیان . || عاقبت بخیری . اعاقب