خریریلغتنامه دهخداخریری . [ خ ُ رَ ] (اِخ ) چاهی است در وادی الحسنین و آن یکی از آبشخورهای اجاءالعظام است بنابر قول نصر. (از معجم البلدان یاقوت ).
خررلغتنامه دهخداخرر. [ خ ِ رِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان میان آب بخش مرکزی شهرستان اهواز (بلوک خضرج لطیف ) واقع در 63هزارگزی شمال باختری اهواز و 3هزارگزی باختر شوسه ٔ اهوازبه اندیمشک ، ساحل غربی رود کرخه . این ناحیه گرمسیر ا
خارپرلغتنامه دهخداخارپر. [ پ َ ] (اِ مرکب ) سیخ پر. تیغ پر. پرهای ابتدائی مرغان که بصورت خار است . رجوع به تیغپر شود.