خفزدولغتنامه دهخداخفزدو. [ خ َ ف َ ] (اِ) جعل . خبزدوک . خبزدو. (ناظم الاطباء). رجوع به خبزدو در این لغت نامه شود.
خفزدوکلغتنامه دهخداخفزدوک . [ خ َ ف َ ] (اِ) جعل . خبزدو. خبزدوک . خفزدو. (از ناظم الاطباء). رجوع به خبزدو، خبزدوک و خفزدو در این لغت نامه شود.
خفزدوکلغتنامه دهخداخفزدوک . [ خ َ ف َ ] (اِ) جعل . خبزدو. خبزدوک . خفزدو. (از ناظم الاطباء). رجوع به خبزدو، خبزدوک و خفزدو در این لغت نامه شود.