دادههای دایرهایcircular dataواژههای مصوب فرهنگستاندادههایی چرخهای که جهتها مقادیر آنها به شمار میآیند
تاریخ دادههاdata date, as-of date, time-now dateواژههای مصوب فرهنگستانتاریخی که در آن سامانۀ گزارشدهی پروژه وضعیت واقعی فعالیتها را نشان میدهد
خدمات اَبری دادهdata as a serviceواژههای مصوب فرهنگستاننوعی خدمات ویژه در بعضی از محیطهای اَبری که امکان دسترسی به دادههای باارزش و متفاوتی را فراهم میکند اختـ . خاد DaaS1
دادههای چرخهایcyclic dataواژههای مصوب فرهنگستاندادههای مربوط به جهت یا زمان که مقیاس اندازهگیری آنها چرخهای است
دادههای ریزآرایهایmicroarray data, gene expression microarray data, DNA microarray dataواژههای مصوب فرهنگستاندادههای حاصل از فن ریزآرایه برای بررسی بیان ژن
دایره سازلغتنامه دهخدادایره ساز. [ ی ِ رَ / رِ ] (نف مرکب ) که دایره سازد. که دایره ترتیب دهد. که چنبره و حلقه زند. || که دایره کشد. که شکل دایره رسم کند. || که دایره (آلت موسیقی ) سازد. که ترتیب دایره کند.
دایره وارلغتنامه دهخدادایره وار. [ ی ِ رَ / رِ ] (ص مرکب ) مانند دایره . چون دایره . دائره وار. گردهمچون دایره . دایره کردار. برسان دایره : بگرد نقطه ٔعالم سپهر دایره وارندیده شبه تو چندانکه میکند دوران .سعدی .
دستهسکان کمانیquadrant tiller, sectional tillerواژههای مصوب فرهنگستاندستهسکانی که به شکل دایرۀ کامل یا نیمدایره یا بخشی از کمان یک دایره است
زاویۀ مرکزیcentral angle, angle at centreواژههای مصوب فرهنگستاندر دایره، زاویهای که اضلاعش شعاعهای آن دایره باشد