دزآبلغتنامه دهخدادزآب . [ دِ ] (اِخ ) از قلاع غرب ایران است که در جنوب شمس الدین عرب در بالای کوه درباوی کهکیلویه می باشد. (از جغرافیای غرب ایران ص 129).
قلعه ٔ دزآبلغتنامه دهخداقلعه ٔ دزآب . [ ق َ ع َ ی ِ دِ ] (اِخ ) این قلعه در جنوب شمس الدین عرب در بالای کوه درباوی کهکیلویه میباشد. (جغرافیایی غرب ایران ص 128).
دجوبلغتنامه دهخدادجوب . [ دَ ] (ع اِ) آوند و غراره و جوالی کوچک که برای طعام و غیره با زنان در سفر باشد. (منتهی الارب ).
دحجابلغتنامه دهخدادحجاب . [ دِ ] (ع اِ) آنچه برآمده باشد از زمین مانند حَرَّه (یعنی زمین سنگلاخ سوخته ). دحجبان . (از منتهی الارب ). ما علا من الارض کالحرة. (اقرب الموارد).