شتینالغتنامه دهخداشتینا. [ ش َ ] (هزوارش ،اِ) به لغت زند و پازند به معنی خنده باشد و به عربی ضحک خوانند. (برهان ).
شیطانیلغتنامه دهخداشیطانی . [ ش َ ] (اِخ ) شیطانیه . فرقه ای است منسوب به شیطان الطاق . (از لباب الانساب ). رجوع به شیطانیه شود.
شیطانیلغتنامه دهخداشیطانی .[ ش َ / ش ِ ] (ص نسبی ) منسوب به شیطان . (ناظم الاطباء). مقابل رحمانی : عملیات شیطانی . (یادداشت مؤلف ).- خوابهای شیطانی ؛ اضغاث احلام . (یادداشت مؤلف ). || محتلم . (یادداشت مؤلف ). حالت احتلام دارنده . || نام قسمی کاغذ. (ی
پستانیmammaواژههای مصوب فرهنگستانابر فرعی به شکل برجستگیهای آویزان، مانند پستانهای گاو، در سطح زیرین ابر؛ این ابر فرعی اکثراًًً همراه با پرسا و پرساکومهای و پرساپوشنی و پوشنکومهای و کومهایبارا میآید