شاوانلغتنامه دهخداشاوان . (اِخ ) قریه ای است از قرای مرو و فاصله ٔ میان این محل و مرو شش فرسخ مسافت است . (از معجم البلدان ) (از انساب سمعانی ).
سیاوانلغتنامه دهخداسیاوان . (اِخ ) دهی است از دهستان دشت بیل بخش اشنویه ٔ شهرستان ارومیه . دارای 107 تن سکنه . آب آن از چشمه . محصول آنجا غلات ، توتون . شغل اهالی زراعت و گله داری است . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 4).
ساوانلغتنامه دهخداساوان . (اِخ ) دهی است از دهستان شوی بخش بانه ٔ شهرستان سقز که در 15 هزارگزی شمال بانه و 5 هزارگزی شمال خاور خشکه واقع شده است . هوای آن سرد و دارای 370 تن سکنه است . آب آنجا
ساوانلغتنامه دهخداساوان . (اِخ ) دهی است از دهستان منگور بخش حومه ٔ شهرستان مهاباد (این ده را سبلان نیز گویند). در 62 هزارگزی جنوب باختری مهاباد و 18 هزارگزی باختر شوسه ٔ مهاباد به سردشت واقع است . هوای آن سرد و دارای <span cl
سایوانلغتنامه دهخداسایوان . [ ی َ / ی ِ ] (اِ مرکب ) همان سایبان است . (آنندراج ). رجوع به سایبان و سایه بان شود.
شاوانیلغتنامه دهخداشاوانی . [ ] (ص نسبی ) انتساب است به شاوان که از قرای مرو است . (از سمعانی ) (از معجم البلدان ).
شاوانالغتنامه دهخداشاوانا. (اِخ ) دهی از دهستان بخش اشنویه شهرستان ارومیه . دارای 215 تن سکنه . آب آن از چشمه . محصول آن غلات است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4).
پوویس د شاوانلغتنامه دهخداپوویس د شاوان . [ دُ ] (اِخ ) پیر. نقاش فرانسوی . مولد لیون (1824 - 1898 م .).
شاوانیلغتنامه دهخداشاوانی . [ ] (ص نسبی ) انتساب است به شاوان که از قرای مرو است . (از سمعانی ) (از معجم البلدان ).
شاوانالغتنامه دهخداشاوانا. (اِخ ) دهی از دهستان بخش اشنویه شهرستان ارومیه . دارای 215 تن سکنه . آب آن از چشمه . محصول آن غلات است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4).
پوویس د شاوانلغتنامه دهخداپوویس د شاوان . [ دُ ] (اِخ ) پیر. نقاش فرانسوی . مولد لیون (1824 - 1898 م .).