شعیمطلغتنامه دهخداشعیمط.[ ش ُ ع َ م ِ ] (اِخ ) دهی از دهستان باوی بخش مرکزی شهرستان اهواز. سکنه آن 300 تن . آب آن از چاه . محصول عمده ٔ آن غلات است . راه ماشین رو دارد. ساکنان از طایفه ٔ نواسر هستند. این آبادی از چهار قریه ٔ کوچک متصل بهم تشکیل شده است . (از ف
شعمیطلغتنامه دهخداشعمیط. [ ش ُ ع َ ] (اِخ ) دهی از دهستان باوی بخش مرکزی شهرستان اهواز. سکنه آن 300 تن . آب آن از چاه است . محصول عمده غلات . راه آن اتومبیل رو میباشد. ساکنان از طایفه ٔ نواسر هستند. این آبادی از چهار قریه ٔ متصل بهم تشکیل شده است . (از فرهنگ ج
شهامتلغتنامه دهخداشهامت . [ ش َ م َ ] (ع مص ، اِمص ) شهامة. شیردلی . شجاعت . (ترجمان علامه ٔ جرجانی ). دلیری . توانائی . (غیاث اللغات ). جرأت . (ناظم الاطباء). نوع هفتم از انواع تحت جنس شجاعت شهامت است و آن عبارت است از حریص بودن نفس بر اقتنای امور عظام از جهت توقع ذکر جمیل . (نفائس الفنون حک