عجوبهلغتنامه دهخداعجوبه . [ ع ُ ب َ ] (از ع ، اِ) چیزی که مردم را به شگفت آرد. و این مخفف اعجوبة است : ای شیخ شهر با که توان این عجوبه گفت بی پرده گشت شید نهان از ردای تو. محسن تأثیر (از آنندراج ).و رجوع به اعجوبة شود.
اعجوبةلغتنامه دهخدااعجوبة. [ اُ ب َ ] (ع ، اِ) کار شگفت و شگفت . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). عجیب و آنچه مردم را در تعجب اندازد نه بغیر همزه [ یعنی عجوبة ] . (از مزیل الاغلاط از غیاث اللغات و آنندراج ). کار عجیب . (مؤید الفضلاء). اسم است مر چیزی را که شگفت آور باشد. (از اقرب الموارد). شگفت
اعجوبهفرهنگ فارسی عمید۱. چیزی یا کسی که با تواناییها و ویزگیهایش مردم را به تعجب اندازد؛ شخص عجیب.۲. شگفتآور.