علیاویةلغتنامه دهخداعلیاویة. [ ع َل ْ وی ی َ ] (اِخ ) علیائیة. از فِرَق غُلاة و اصحاب «علیأبن ذراع دوسی » یا «اسدی » هستند که حضرت امیرالمؤمنین علی (ع ) را خدا میدانستند و حضرت رسول را پیغمبری میشمردند که از جانب او به رسالت آمده است . و با غُلاة دیگر از قبیل مخمسة و محمدیة در پاره ای از عقاید
حلاوةلغتنامه دهخداحلاوة. [ ح َ وَ ] (ع اِمص ) شیرینی . (مهذب الاسماء) (منتهی الارب ). || (ع ص )ارض حلاوه ؛ زمین که تره های درشت و سطبر رویاند. || (اِ) حلاوة القفا؛ وسط قفا. (منتهی الارب ).
آلاوهلغتنامه دهخداآلاوه . [ وَ / وِ ] (اِ) دو پاره چوب که کودکان بدان بازی کنند یکی بلند نزدیک سه بدست و دیگری کوتاه چندِ قبضه ای ، و دو سر چوب کوتاه تیز باشد.
آلاوهلغتنامه دهخداآلاوه . [ وَ / وِ ] (اِ) آلاو. اَلَو : ز چشمان آنقدر اخگر ببارم که گیتی سربسر آلاوه گیرد. باباطاهر.|| دیگدان . جائی که در آن آتش روشن کنند. (برهان ).
علاوةدیکشنری عربی به فارسیفوق العاده و هزينه ء سفر , مدد معاش , جيره دادن , فوق العاده دادن , انعام , جايزه , حق الا متياز , سودقرضه , پرداخت اضافي
علیائیةلغتنامه دهخداعلیائیة. [ ع َل ْ ئی ی َ ] (اِخ ) یا علیاویة. از فِرَق غُلاة بودند که حضرت علی بن ابی طالب (ع ) را خدا میدانستند. رجوع به علیاویة شود.
غلاةلغتنامه دهخداغلاة. [ غ ُ ] (اِخ ) فرقه ای از شیعه هستند. (اقرب الموارد). غلاة یا غالیه فرقه هایی هستند که مذهب غلو داشته باشند. در قرآن کریم ازغلو نهی شده است چنانکه در سوره ٔ نساء آیه ٔ 171 آمده : «یا اهل الکتاب لاتغلوا فی دینکم و لاتقولوا علی اﷲالا الحق
غالیهلغتنامه دهخداغالیه . [ ی َ ] (اِخ ) فرقه ای از مذهب شیعه و آنان نه صنف بوده اند: کاملیة، سبائیة، منصوریة، غرابیة، طباریة، بَزَیغیَّة، یعفوریة، غمامیة، اسماعیلیة یا باطنیة. (مفاتیح خوارزمی ). و صاحب بیان الادیان آنان را فرقه ٔ ثالثه ٔ شیعه میخواند و گوید نه فرقه اند: کاملیة، سبائیة، منصوری