لغتنامه دهخدا
غجوم . [ غ ُ ] (ع اِ) مقلوب غموج ، ج ِ غَمِج به معنی شتربچه ، و آن در شعر حنظلةبن مصبح است . (منتهی الارب ) (آنندراج ). مقلوب غموج ، ج ِ غمج ، و به همان معنی است . (اقرب الموارد). || مقلوب غموج که جمع غمج است و آن آبی است که شیرین نباشد. (تاج العروس ). نیز در ماده ٔ غمج چنین